صدای سخن عشق
|
ب) غیر مستقلات عقلیه برهان های غیر مستقلات عقلیه، براهینی هستند که فقط یکی از مقدمات آنها عقلی باشد، که بعضی از آنها عبارتند از: 1) برهان نظم: مقدمات برهان نظم: مقدمه ی اول: خارج از ذهن انسان، حقیقتاً جهانِ موجودات عینی (در مقابل موجودات ذهنی) وجود دارد. مقدمه ی دوم: عالم عین دارای نظام منسجم و نظم شگفتی است که علوم طبیعی از بعضی از نظم شگفت انگیز آن پرده برداشته است. مقدمه ی سوم: این نظم موجود جهان، نیازمند ناظمی دقیق و دانا دارد. مقدمه ی چهارم: علاوه بر اینکه نظم جهان دلالت بر ناظمی جهان دارد، بیانگر ناظمی باشعور و خبیر و دانا دارد. چرا که هر اثری با توجه به دقت و انسجام آن، به حکم عقل دلالت بر مؤثری دقیق و قادر و عالم دارد. بنابراین برهان نظم با تکیه بر حس، به اثبات ناظم باشعور جهان می پردازد و به روش «برهان إنّی» برای جهان هستی، ناظمی خبیر ثابت می کند.[1] 13- مرحوم شهید مطهری در جلد 4 مجموعه ی آثار، صفحه ی 63 می نویسد: وقتى در مورد چیزى مىگویند «تصادفى به وجود مىآید» ممکن است کسى فرض کند که [این به معناى این است که] علت فاعلى ندارد. این چیزى است که در دنیا طرفدار ندارد. نه الهى و نه مادى، .... مادییون هم قائلند به یک سلسله علت و معلولىِ بسیار منظم و مىگویند هر پدیدهاى که در دنیا پیدا مىشود حتما علتى داشته و آن علت هم خودش به نوبه خود پدیدهاى است و علت دیگرى داشته، آن علت هم علت دیگرى داشته و [این سلسله] نامتناهى است و هرگز به جایى منتهى نمىشود و لازم هم نیست منتهى بشود. از این طرف هم در آینده هر معلولى به نوبه خودش علت براى شىء دیگرى خواهد بود و آن شىء دیگر، علت براى شىء دیگرى. [خلاصه اینکه] سلسله علت و معلول از دو طرفْ بىنهایت کشیده شده است.... اختلاف الهیون و مادّیون مربوط به علت فاعلى نیست و کسى هم در دنیا نمىخواهد نظم ناشى از علت فاعلى را دلیل بر وجود خدا بگیرد؛ چون نظم فاعلى فقط به همین مقدار است که هر معلولى ناشى از علتى است و هر علتى هم به نوبه خود منشأ است براى معلولى. نظم به معنى رابطه زنجیرىِ حوادث را که ناشى از علت فاعلى است، هیچ کس منکر نیست، بلکه مادیین بیش از دیگران روى این قضیه تکیه مىکنند. ولى نظم دیگرى داریم که ناشى از علت غایى است. این نظم است که مورد اختلاف است که آیا چنین نظمى که از علت غایى در عالم حکایت کند، وجود دارد یا وجود ندارد؟ مادى منکر اصل علت غایى است و منکر وجود نظمى است که الزاما ناشى از علت غایى باشد، ولى الهیون معتقدند که نظم عالم به شکلى و به نحوى است که بدون آنکه اصل علت غایى را دخالت بدهیم قابل توجیه نیست. پس بحث در نظم ناشى از علت غایى است. نظم ناشى از علت غایى در مواردى پیدا مىشود که تنها فرضِ علت فاعلى براى نظم کافى نیست و چارهاى نیست از اینکه علت غایى را هم فرض کنیم. [ چهارشنبه 91/11/25 ] [ 5:0 صبح ] [ محمد ذکاوت ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |