صدای سخن عشق
 
قالب وبلاگ

تقریر مرحوم علامه طباطبائی از برهان صدّیقین

علامه طباطبائی رحمة الله علیه در «نهایة الحکمة» پس از ذکر این مطلب که برهان صدّیقین، برهانی «إنّی» است که از لازمی از لوازمِ [حقیقتِ] وجود به لازمِ دیگری سیر می شود، می نویسد:

«واقعیت هستى که در ثبوت آن هیچ شک نداریم هرگز نفى نمى‏پذیرد و نابودى بر نمى‏دارد. به عبارت دیگر واقعیت هستى بى‏هیچ قید و شرط، واقعیت هستى است، و با هیچ قید و شرطى لا واقعیت نمى‏شود، و چون جهان، گذران و هر جزء از اجزاء جهان، نفى را مى‏پذیرد پس عین همان واقعیت نفى ناپذیر نیست، بلکه با آن واقعیت، واقعیت دارد، و بى آن، از هستى بهره‏اى نداشته و منفى است، البته نه به این معنى که واقعیت با اشیاء یکى شود و یا در آنها نفوذ یا حلول کند و یا پاره‏هایى از واقعیت جدا شده و به اشیاء بپیوندد، بلکه مانند نور که اجسام تاریک با وى روشن و بى وى تاریک مى‏باشند؛ و در عین حال همین مثال نور در بیان مقصود خالى از قصور نیست. و به عبارت دیگر او خودش عین واقعیت است و جهان و اجزاء جهان با او واقعیت دار و بى او هیچ و پوچ مى‏باشد. نتیجه‏ [اینکه] جهان و اجزاء جهان در استقلال وجودى خود و واقعیت دار بودنِ خود، تکیه به یک واقعیتى دارند که عین واقعیت، و به خودى خود واقعیت است».[1]

آیة الله جوادی آملی حفظه الله تعالی در کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» پس از نقل تقریر مرحوم علامه طباطبائی از برهان صدّیقین، می نویسد:

«شارح شهید کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» برهان را با استفاده از اصولی چند، نظیر اصالة الوجود و وحدة الوجود، تقریر نموده و آن را به دیگر براهینی که بر اساس تشکیک در وجود و یا امکان فقری، سازمان یافته نزدیک می کند، در حالی که برهان، در تقریر خود به هیچ یک از اصول یاد شده نیازمند نبوده و از ذات واجب به عنوان اولین مسأله ی فلسفی خبر می دهد. برهان بر مدار اصل واقعیت شکل می گیرد. شاید تعبیر «واقعیت هستی» در عبارت مرحوم علامه، زمینه ی تقریر شارح را بر مبنای احکام مختص به هستی فراهم آورده است، [اما] عبارت مرحوم علامه در حاشیه ی اسفار به گونه ای است که مجالی برای این توهّم باقی نمی گدارد ... بخش پایانی گفتار مرحوم علامه [در حاشیه ی اسفار] به این حقیقت اشاره دارد که برهان صدّیقین به اثبات واجب نمی پردازد، بلکه به آگاهی و علمی که انسان به آن دارد، تنبّه می دهد و غفلتی را که انسان نسبت به این علم [علم به وجود ذات واجب] دارد می زداید».[2]



  11- اصول فلسفه و روش رئالیسم، صفحه ی 277

  12- تبیین براهین اثبات خدا، صفحه ی 221


[ پنج شنبه 91/11/19 ] [ 9:27 عصر ] [ محمد ذکاوت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
امکانات وب
فروش بک لینک