سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای سخن عشق
 
قالب وبلاگ

 2- برهان صدّیقین

برهان صدّیقین تنها برهان اکمل و اتمّی است که هم می توان برای اثبات ذات خداوند متعال از آن استفاده کرد و هم برای اثبات توحید خداوند از آن بهرمند شد.

مرحوم ملاصدرا در توضیح این برهان می نویسد:

«و أسد البراهین و أشرفها إلیه هو الذی لا یکون الوسط فی البرهان غیره بالحقیقة فیکون الطریق إلى المقصود هو عین المقصود و هو سبیل الصدیقین الذین یستشهدون به تعالى علیه ثم‏ یستشهدون بذاته على صفاته و بصفاته على أفعاله واحدا بعد واحد و غیر هؤلاء کالمتکلمین و الطبیعیین و غیرهم یتوسلون إلى معرفته تعالى و صفاته بواسطة اعتبار أمر آخر غیره کالإمکان للماهیة و الحدوث للخلق و الحرکة للجسم أو غیر ذلک و هی أیضا دلائل على ذاته و شواهد على صفاته لکن هذا المنهج أحکم و أشرف.

و قد أشیر فی الکتاب الإلهی إلى تلک الطرق بقوله تعالى سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ و إلى هذه الطریقة بقوله تعالى أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ و ذلک لأن الربانیین ینظرون إلى الوجود و یحققونه و یعلمون أنه أصل کل شی‏ء ثم یصلون بالنظر إلیه إلى أنه بحسب أصل حقیقته واجب الوجود و أما الإمکان و الحاجة و المعلولیة و غیر ذلک فإنما یلحقه لا لأجل حقیقته بما هی حقیقته بل لأجل نقائص و أعدام خارجة عن أصل حقیقته.

ثم بالنظر فی ما یلزم الوجوب أو الإمکان یصلون إلى توحید ذاته و صفاته و من صفاته إلى کیفیة أفعاله و آثاره و هذه طریقة الأنبیاء کما فی قوله تعالى قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ».[1]

حضرت آیة الله جوادی آملی حفظه الله در «توحید در قرآن» می نویسد:

«باید دانست هر برهانی که حد وسط آن، غیر از حقیقت هستی باشد، هرگز ذات ازلی و هویت مطلقه را ثابت نمی کند، بلکه اسمی از اسمای حُسنای آن ذات، و تعیّنی از تعیّنات آن هویت مطلقه را اثبات می کند، مانند حد وسطها در برهان حدوث، نظم، حرکت، امکان ماهوی و امکان فقری، که نتیجه ی این براهین غیر از اثبات مبدأ قدیم، ناظم حکیم، محرّک غیر متحرّک، واجد موجِد و غنیّ مستقل چیز دیگری نیست. همه این عناوین، تعیّنهای آن هویت مطلقه اند نه خودِ آن، حتی برهان صدّیقین به روش حکمای مشّاء[2] و بر اساس تقریر ابن سینا و همفکران او از آن جهت که امکان ماهوی در تقریر آن مأخوذ است، نتیجه ای جز اثبات واجب الوجودِ موجِد ندارند. ولی برهان صدّیقین به روش حکمت متعالیه، خودِ ذات ازلی را ثابت می کند[3]».[4]

برای برهان صدّیقین تقریرات فراوانی در هر سه نحله ی فلسفی اسلامی، مشّاء، اشراق و حکمت متعالیه، ارائه شده است. به گزارش حضرت آیة الله جوادی آملی حفظه الله، مرحوم میرزا مهدی آشتیانی در تعلیقه ی خود بر شرح منظومه، نوزده تقریر از این برهان ذکر کرده است.[5]

«کاملترین تقریرها برای برهان صدّیقین، در حکمت متعالیه [از ملاصدرا] است که بدون استعانت از حرکت، نظم، امکان و حدوث، و بدون نیاز به ابطال دور و تسلسل، با آن [برهان] هم اصل وجودِ واجب ثابت می شود و هم توحید ذاتی و اسمای حُسنای حق تعالی.... مرحوم سبزواری برخی از مقدمات و مبانی فلسفی آن را حذف و راه رسیدن به مقصود را کوتاه­تر و منقّح­­تر کرد. سرانجام استاد علامه طباطبائی رحمة الله علیه، دقیق ترین و کامل ترین و در عین حال کوتاه ترین تقریر را ارائه نمود. ایشان توانست با حذف همه ی مقدمات و مبادی تصدیقی، برهان صدّیقین را نخستین مسأله ی فلسفه ی الهی قرار دهد».[6]



6- الحکمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، جلد 6 صفحه ی 13

7- برهان صدّیقین بنابر تقریر فلسفه ی مشّاء، همان است که ما آن را برهان وجوب و امکان نامیدیم.

8- توحید در قرآن، صفحه ی 211

9- «مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یَعْرِفُ اللَّهَ بِحِجَابٍ أَوْ بِصُورَةٍ أَوْ بِمِثَالٍ فَهُوَ مُشْرِکٌ لِأَنَّ حِجَابَهُ وَ مِثَالَهُ وَ صُورَتَهُ غَیْرُهُ وَ إِنَّمَا هُوَ وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ فَکَیْفَ یُوَحِّدُهُ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ عَرَفَهُ بِغَیْرِهِ وَ إِنَّمَا عَرَفَ اللَّهَ مَنْ عَرَفَهُ بِاللَّهِ فَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ بِهِ فَلَیْسَ یَعْرِفُهُ إِنَّمَا یَعْرِفُ غَیْرَهُ لَیْسَ بَیْنَ الْخَالِقِ وَ الْمَخْلُوقِ شَیْ‏ءٌ وَ اللَّهُ خَالِقُ الْأَشْیَاءِ لَا مِنْ شَیْ‏ءٍ کَانَ وَ اللَّهُ یُسَمَّى بِأَسْمَائِهِ وَ هُوَ غَیْرُ أَسْمَائِهِ وَ الْأَسْمَاءُ غَیْرُهُ» الکافی، جلد ‏1، صفحه ی 114

8- تعلیقه ی آشتیانی بر شرح منظومه، صفحه ی 488

9- توحید در قرآن، صفحه ی 213 و 214




[ پنج شنبه 91/10/14 ] [ 7:19 صبح ] [ محمد ذکاوت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
امکانات وب
فروش بک لینک